امروز یه جمجمه و چند تا تیکه استخون از تخت جمشید فرستاده بودن واسه استادم که سن و جنسش رو تشخیص بده.کار استاد من این نیست و اصولا یه آنتروپولوژیست باید نظر میداد اما خب از دیدگاه آناتومی هم میشد به نتیجه رسید.

من قبلش دو تا مقاله خونده بودم و تا جمجمه رو دیدم تشخیص دادم که مربوط به یه خانم هست. اما تشخیص سنش از عهده ی من خارج بود. دیگه استاد دونه به دونه نشانه ها رو بررسی کرد و در نهایت فهمیدیم  یه زن بیست و چند ساله بوده.

تو قسمت پشتی سرش جای دو تا ضربه بود. یعنی جمجمه ش ضربه خورده بود.شبیه ضربه ی تبر . جلوی پیشونیش هم سوخته بود. اولش که سوختگی رو ندیده بودیم براش داستان ساختیم که توسط شوهرش با تبر به قتل رسیده! اما بعد داستان رو اینجوری عوض کردیم که  طی حمله ی اسکندر به پرسپولیس کشته شده و تو آتیش سوخته. اسکندر لعنتی! اصلا شاید آدم مهمی بوده. کسی چه میدونه؟

کاش علم میتونست داستان زندگی کوتاهشو برامون فاش کنه.کاش امشب میومد به خواب استاد و هویتش رو بر ملا میکرد. کاش .


+من که هنری ندارم اما شما براش داستان بسازید

+عکس شماره ی یک توی نمای پشتی جمجمه جای اون ضربه ای که گفتم معلومه

+عکس شماره ی دو  نمای جلویی جمجمه با دندونهایی کاملا سالم و مقاوم و قسمتی از پیشونی که سوخته

اسکلت باستانی و قصه هایی که میشد براش ساخت

درس امروز

رو ,ی ,جمجمه ,یه ,ضربه ,داستان ,براش داستان ,عکس شماره ,و چند ,دو تا ,شماره ی

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

アニメ دبيرستان صعود شاعرانه عشق بیا برا خرید نگاهی به اموزش و پرورش منطقه جناح نمونه پیشینه تحقیق سیمامایس باغچه مجازی بی نظم